یک گروه قدیمی در توییتر دارم که از گروه های عتیقه ی تلگرام است، تلگرام و وایبر و واتساپ و همه گروه ها و کانال های تعاملی و کودکانه شان آمد و رفت ولی این گروه من هنوز پا برجاست
هرچند در آن پیامی نمیگذارم ولی هر روز سر میزنم چون دکترو پزشک و معلم و وکیل و فرهیخته و اینجور افرادی هستند که من واقعا از تعامل با این افراد لذت میبرم ولی اعتماد بنفسش را ندارم.
یکبار بی دلیل به آواتارها و بیوگرافی ها و آی دی های اعضا گروه سرمیزدم که به جمله ای رسیدم که سالها در اثباتش درمانده بودم، طوری که حتا به اشتباه بودن آن مبحث رسیده بودم.
"" واکنش های سریع نتایج قوی تری به دنبال دارند ""
آه اگر آدمی اراجیف ها را بعنوان حقیقت بیاد بسپارد..
با این جمله میتوانم خیلی از مجهولات و موهومات ذهنم را پاسخ دهم اما میدانم ذهن مغلطه گر و حاضر جواب من باز هم برای آن پاسخی خواهد یافت و استعداد این را دارد که تمام علوم و فنون دنیا را با همین جمله زیر سوال ببرد.
مثلا اگر وقتی عصبانی میشوم بهتر آنست که پرخاش کنم بزنم بشکانم پاره کنم حرمت هایی که نمیگذارد ما یک آب خوش از گلویمان پایین برود، یا اینکه مثل بزدل ها و ترسوهایی که نگران دیدگاه و ذهنیت یک مشت بدرد نخور و بیخاصیت و فضول هستند، خشمم را مخفی کنم نفرتم را پنهان کنم در نتیجه حقیقت را سرکوب کنم و اجازه بدهم فتنه ای بنام مصلحت در من شکل بگیرد.