کوزت میلان

کار جنون ما به تماشا کشیده است

کوزت میلان

کار جنون ما به تماشا کشیده است

سخت است …


سخت است خود را به ندیدن و نفهمیدن زدن
سخت است که ندانى اوهم تو را میخواهد یانه
سخت است که نتوانى از او براى کسى بگویى
سخت است اعتراف عشق براى کسى که تا دیروز عشق و عاشقى و عاشقان را به سخره میگرفت
سخت است که حتى نتوانى اسمش را به زبان اورى
ارى این منم…
عاشق امروز…
ارى اوست عشق من
همان "اسمش را نبر" را میگویم
همان که نمیدانم هواى که را در سر دارد
اصلا دلش هواى کسى را میکند?
ارى این منم…
مجنون امروز روزگارم
همانم که تمام رویاهایم شده او
تمام خواب و خیالاتم
و من دیگر خسته ام
ارى منم خسته ى امروز روزهایم
منم ان عهد شکن با معبودم
ارى این منم
منم این خسته
منم انکه پا در هوایم
منم انکه با لحظه اى تصور نگاهش نسیمى بر قلبم مینشیند
منم انکه بالحظه اى تصور صدا زدنش تمام هستى ام غرق میشود
منم ان دیوانه
منم انکه دیگر طاقت ندارم
منم انکه دلم خدایم را میخواهد
منم انکه دیگر دلم خدایم را میخواهد
منم انکه دیگر خسته ام
منم انکه مى خواهم برگردم
منم انکه روزها و شبها درگیر فراموش کردن اویم چون با معبودم عهد کرده بودم…
اما نتوانستم
میخواهم که بتوانم
میخواهم که بشود
ارى من همان ادم پرمنطق بى احساسم که امدنش حالم را برهم ریخت
منم انکه از دور هم نمیتوانم نگاهش کنم
منم انکه در دل هم نمیتوانم صدایش کنم
همان"اسمش رانبر"را مى گویم
جالب است که نماز هم میخوانم
با چه رویى?!
منم انکه کلنجار بادلم، خسته ام کرده
منم انکه نگران کودکان فردایم
فرزندان خودم را میگویم... نمیدانم پدرشان همانیست که میخواهم باشد؟!
همان فرزندانى ک هسته شان از من است... همان هایی که میخواهم عاشق پدرشان باشند
همان هایى که از وجود من وجود میگیرند... همان هایی که میخواهم راه پدرشان را بهشان بیاموزم
نگران انهایم
که این عشق غیر خدایى در وجود انها نیز رخنه کند
ارى این منم
همان مادر نالایق کودکان فردایم
همان که دیگر حال گریستن ندارد
همان که مدعى روح خدایى بودم که در من دمیده شده و احساس نام گرفته بود
همان که دست هایم بالین کودک فردایم بود
من باید مادرى فداکار باشم
همانى که تمام هستى اش براى خدایش است وکودکانش نه براى عشقى غیر خدایى
ارى
من همینم
من یک عاشقم
ولى عاشقى خسته که میخواهد سوى معبودش بازگردد
همین که میخواهد مادرى پاک طینت باشد
من یک دخترم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی